امروز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

هدفی واحد، نتایجی متضاد! بهره وری یا مدیریت مصرف انرژی؟

این قسمت بخشی از سخنرانی ام در خصوص مدیریت انرژی در حوزه روشنایی داخلی و معابر در یکی از سمینارهای داخل کشور است …

چشم انسان در طول میلیاردها سال تکامل یافته است. چشم انسان در طول گذر سالها خود را با بزرگترین منابع نور کره زمین در روز و شب، یعنی خورشید و ماه منطبق ساخته است. مثلا در طول روز بیشترین حساسیت را به طول موج حدود ۵۵۰ نانومتر دارد ولی در طول شب خود را برای بیشترین حساسیت به طول موج حدود ۵۰۰ نانومتر تطبیق داده است.

هر برنامه ای برای طراحی روشنایی یا مدیریت مصرف روشنایی باید منطبق بر مشخصه های چشم انسان باشد. چشم انسان نمی تواند یک شبه خودش را با عملکردهای مدیریت مصرف ما تطبیق دهد. این ما هستیم که باید فرآیندهای مدیریت مصرف خود را با سابقه تکامل میلیاردها ساله چشم وفق دهیم. متاسفانه فرآیندهای مدیریت مصرفی که ما در کشور دنبال می کنیم بعضا بسیار مخرب بوده و سلامت عمومی جامعه را تهدید می کنند. امروزه تعداد بسیاری از تزهای دکترا در کشورهای پیشرفته جهان به موضوع ارتباط روشنایی با سلامت روانی جامعه اختصاص یافته است. آیا فکر می کنید وقتی در کشورهایی مثل آلمان، اسپانیا  و فرانسه منابع عظیم پولی برای هر چه روشنتر کردن و زیبا کردن یک میدان شهر اختصاص می یابد، آنها از مدیریت انرژی سررشته ای ندارند؟

در کشورهایی مثل ژاپن، نیروی انسانی بزرگترین سرمایه ملی محسوب شده و هیچگاه برای مسائلی چون مدیریت انرژی این سرمایه اصلی خود را با تهدید مواجه نمی سازند، زیرا هزینه ای که بابت انرژی می پردازند در مقایسه با هزینه پرداخت شده به نیروی انسانی بسیار اندک است. متاسفانه طرحهای نسنجیده ای چون یک در میان کردن روشنایی معابر و یا خاموش کردن نیمی از روشنایی داخلی اتاقها سلامت جامعه و بهره وری آن را با تهدید مواجه ساخته اند.

آیا تا کنون طراحان چنین طرحهایی  واژگان “سندروم تنبلی چشم” را شنیده اند؟ روشنایی نامناسب یکی از عوامل نامتعادلی ارتباط مغز و چشمهاست.

از طرف دیگر، چشم انسان محرک ساعت بیولوژیک انسان است. یا باید در نور طبیعی کار کنیم یا برای فراهم کردن شرایط مناسب کار در محیطهای سرپوشیده باید روشنایی داخلیمان مشخصه های نور طبیعی را داشته باشد. کم شدن نور روشنایی داخلی برای چشم این پیام را دارد که روز دارد به پایان می رسد و لذا آنزیمی در بدن ترشح می شود که باعث سستی و رخوت شده و بدن را برای خواب شبانه آماده می سازد. اگر بهره وری  نیروی انسانی تا اینقدر کم ارزش است که صرفه جویی منابع انرژی بر آن رجحان دارد ، بنظر من بهترین طرح مدیریت مصرف تعطیلی ادارات دولتی است ….

اما در مورد یک در میان کردن روشنایی معابر! طبیعت عملکرد مردمک چشم انسان آن است که در محیطهای پرنور تنگ شده و در محطیهای کم نور گشاد می شود. این یعنی آنکه ماهیچه کره چشم باید با هر بار کم نور یا پر نور شدن محیط بکار بیافتد و میزان ورود نور به چشم را با تغییر اندازه مردمک چشم تنظیم کند. تصور کنید در طول یک اتوبان که روشنایی آن یک در میان شده و مسیر متناوبا پرنور و کم نور می شود مردمک چشم راننده  باید چند بار تنگ و گشاد شود و چشم راننده چقدر در پایان مسیر خسته خواهد شد. آیا این همان افزایش احتمال خطر تصادف و مرگ و میر نیست ؟

نوشته‌های مرتبط